ما اسباب بازی را برای کودک یکجور غذای روان میدانیم. اسباب بازی یکی از نیازهای واقعی و حیاتی کودک است و اصلاً بخشی از زندگی او با اسباببازی تعریف میشود. در این رابطه دانشمندان مختلف روانشناس نظریههای مختلفی را مطرح کردهاند. مشهورترین آنها ژان پیاژه است که پدر علم روانشناسی رشد به شمار میرود و راجعبه انواع بازیها صحبت کرده است.
همچنین افراد دیگری مثل پارتر، کارل گروز و ژان ژاتو نیز راجع به بازیها و اثرات بازی و اسباب بازی نظریهپردازی کردهاند. در یک جمعبندی از این نظرها میتوان گفت که وقتی کودک بازی میکند، خصوصاً وقتی از اسباب بازی استفاده میکند، یکسری از جنبههای فکری و آموزشی خودش را تقویت میکند. این بازی سبب میشود که فعالیتهای مختلف حرکتروانی و ذهنیشناختی کودک گسترش پیدا کند و به تکامل برسد. بنابراین وجود اسباب بازی و بازی جزوی از مراحل رشد سالم کودک محسوب میشود.
بخشی از اسباببازیها جنبه تجاری دارد و پدرومادر فکر میکنند اسباببازی فقط کافی است سرگرمکننده باشد. البته ما منکر این بحث نیستیم، اما یک اسباب بازی خوب برای اینکه بتواند سبب ارتقای سلامت روان کودک شود و به رشد فکری او کمک کند باید ویژگیهای دیگری هم داشته باشد. بنابراین والدین باید توجه کنند که هر چیزی به عنوان اسباب بازی برای کودکشان تهیه نکنند.
از نظر ما اولین ویژگی این است که اسباب بازی متناسب با سن و تواناییهای ذهنی و رشدی او باشد تا کودک با اسباب بازی ارتباط برقرار کند. برای مثال یک کودک ۶ تا ۱۸ ماهه برای اینکه بتواند دستورزی کند به اسباب بازی نیاز دارد. او باید بتواند اسباببازی را با انگشتانش بگیرد و از آنجا که دارد دندان درمیآورد دوست دارد اسباب بازی را در دهانش بگذارد. پس اسباببازی این کودک باید نرم، قابل شستوشو و نشکن باشد و نوکتیز، لبهدار و فلزی نداشته نباشد. از حدود ۱۴ ماهگی تا ۳ سالگی از آنجا که حس دیداری بچه درحال رشد است، هر چیزی برای او یک دنیای جدید است و میخواهد محیط را بشناسد؛ پس باید حتماً اسباببازیهای رنگی برای او تهیه شود. در واقع هرقدر رنگ در اسباببازیها بهکار رفته باشد، برای کودکان در این بازهٔ سنی جذابتر است. در حدود ۴ تا ۵ سالگی، والدین میتوانند کودک را با کتابهای مصور، رنگی و قابل شستوشو آشنا کنند. کودک با این کتابها که داستانهای سادهای دارند بازی میکند و شکلهای آن را میبیند.
ویژگی دوم این است که اسباببازی باید کمک کند تا کودک بتواند حرکت و تفکر کند. در واقع اسباب بازی باید هر دو فاکتور حرکت و تفکر را همزمان داشته باشد. زمانی که کودک میخواهد شروع به حرکت کند، اسباببازی باید برای این کار به او کمک کند. او باید بتواند اسباببازی را بگیرد و با آن راه برود. برای مثال قدیم بچهها را در روروئک میگذاشتند و امروزه هم مدلهای مختلف آن در بازار وجود دارد که عموماً به شکل حیوانات مختلف است. کودک این روروئکهای جدید را میگیرد، سراپا میایستد و حرکت میکند. این اسباب بازی ترمز دارد، آرام حرکت میکند و درعینحال که کودک زمین نمیخورد به تفکر میافتد که این وسیله را هدایت کند. هدایت یک وسیله برای کودک نوپا تفکر حساب میشود.
در دل این تفکر مبارزه با ناتوانی هم وجود دارد. ما معتقدیم در دوران کودکی یکی از مشکلات کودکی بحث عقده حقارت است که اگر نتوانند بر آن غلبه کنند در بزرگسالی دچار مشکل میشوند. کودک ناتوان است و از اینکه نمیتواند چیزی را انجام بدهد احساس تحقیر میکند. او برای هر چیزی نیازمند دیگران است و پدرومادر باید به او برسند. حال ما اگر وسایلی را در اختیار کودک بگذاریم که این حس تحقیر کاهش پیدا کند و او ببیند میتواند کاری را انجام بدهد، مانع رشد احساس حقارت شدهایم. در نتیجه عزتنفس کودک با بزرگتر شدن بالاتر میرود. این اسباببازیها برای کودکان زیر دو سال مناسب است. حتی بعضی از نظریهپردازها میگویند که در یک سال اول هم میتوانیم از این اسباببازیها استفاده کنیم. بااینحال از آنجا که در یک سال اول عملاً کودک نمیتواند راه برود، زمانی که شروع به خزیدن، چهاردستوپا رفتن و بلند شدن میکند، استفاده از این اسباببازیها خیلی مهم است. درضمن فرآیند بازی کودک با این اسباببازیها باید توأم با تحسین والدین شود. پدرومادر باید از اینکه میبینند کودکشان میتواند روروئک را حرکت بدهد ابراز شادمانی و او را تشویق کنند. این کار در روحیه بچهها تأثیر فوقالعادهای دارد.
ویژگی سوم این است که اسباببازیها باید انگیزه و محرک مناسبی برای کودک به ارمغان بیاورند. زمانی که کودک با اسباببازی بازی میکند، باید احساس خوبی به او دست دهد و موفقیتی کسب کند تا برای ادامهٔ بازی انگیزه پیدا کند. برای مثال میتوان لگوهای ساده که هر طرفشان به یک رنگ است برای کودک تهیه کرد و او وقتی سه قطعه از آن را کنار هم گذاشت ببیند یک رنگ تشکیل شده است. کودک از این کار احساس موفقیت میکند و در نتیجه دوست دارد بازی را دوباره تکرار کند.
ویژگی چهارم این است که اسباب بازی باید حواس پنجگانه کودک را تقویت و بین این حواس هماهنگی ایجاد کند. برای مثال وقتی کودک چیزی را میبیند، باید بین دیدن و استفاده از انگشتانش برای گرفتن آن چیز هماهنگی ایجاد شود. حال اگر یک ماشین اسباب بازی کنترلی به کودک بدهیم که وقتی دکمه آن را میزند ماشین با سرعت فراوان حرکت میکند، کودک خردسال به آن نمیرسد و احساس خوبی نخواهد گرفت. پس به کودک دوسهساله نباید ماشین کنترلی بدهیم. در این سن میتوان از ماشینهای پلاستیکی استفاده کرد که کودک بتواند پابهپای اسباببازیاش حرکت کند، آن را با دست بگیرد و نگهدارد. این کار باعث هماهنگی بین حرکات چشم و دستوپا میشود.
ویژگی پنجم این است که اسباب بازی خوب باید بتواند تصورات کودک را شکل بدهد و حس کنجکاوی او را پرورش بدهد و مهارتهای بدنیاش را تقویت کند. پرورش حس کنجکاوی یعنی اینکه اسباب بازی باید گاهی کمی پیچیدگی هم داشته باشد. برای مثال قطعات یک اسباببازی باید قابلیت جداشدن از هم داشته باشد تا کودک ببیند میتواند با کمی اندیشه دوباره آنها را روی هم وصل کند. پازلهای پنج شش تکهای برای کودک دو سه ساله مناسب است و با افزایش سن میتوان قطعهها را بیشتر کرد.
همچنین لگوهایی که به راحتی در هم چفت میشوند و تعدادشان اندک است برای کودکان دو سه ساله مناسب است. من همین موضوع را در کنفرانسی مطرح کردم. پدری گفت من این نکته را میدانم و برای کودک هفت سالهام یک پازل ۳۰۰ قطعهای خریدهام، ولی او از آن خسته شده است. به او گفتم آخر خود تو هم نمیتوانی چنین پازلی را سرهم کنی. بیشترین تعداد قطعه مناسب برای پازل یک بچه هفت ساله ۲۰ تا ۲۵ قطعه است. منظورم این است که ما گاهی هم از آن طرف بام میافتیم و زیادهروی میکنیم که اشتباه است.
ویژگی ششم این است که اسباب بازی ها باید امن و بیخطر باشند. خیلی مهم است که اسباب بازی سطح تیز و برنده نداشته باشد و فلزی، شیشهای و شکستنی نباشد. برای کودکان زیر دو سال چون کودک اسباببازی را به دهان میبرد، این وسیله باید قابلیت شستوشو و ضد عفونی کردن داشته باشد. بعضی از والدین به کودک یکی دو ساله عروسک گرانقیمت میدهند. این اسباب بازی اولاً به راحتی خراب میشود و کودک اصلاً نمیداند ارزش آن چیست. پدر و مادر هم میگوید من برای کودک یک اسباب بازی گران خریدهام، درحالیکه برای کودک در آن سن ابعاد مهم است. میتوان یک چیز بزرگ، اما ارزانقیمت برای او خرید تا بتواند به راحتی بازی کند. همچنین اسباببازیها این گروه سنی بهتر است طناب نداشته باشد تا باعث بریدن دست نشود یا قطعات آنها ریز نباشد تا کودک آنها را ببلعد. ما اینها را ویژگیهای یک اسباببازی مناسب میدانیم.